*دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَکْرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسَائِلِ یَا مَنْ لاَ یَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّین».
ای خدا در این روز بهرهام را از مستحبات زیاد کن و با آمادگی مسائل در حقم کرم فرما و وسیلهام را از بین وسایل به سوی حضرتت فراهم کن، ای خدایی که اصرار اصرارکنندگان او را سرگرم نمیکند.
* نوافل چیست؟
نوافل جمع نافله است و در معارف اسلامی نوافل به دو معنا به کار برده میشود. در معنای اول به نمازهای مستحبی و در معنای دوم به مطلق مستحبات نوافل میگویند.
وقتی در فقه، از نوافل بحث میشود غالباً نمازهای مستحبی اراده شده است.
بزرگان معتقدند که مقام قرب دوگونه است یکی مقام قرب فرائض و دیگری مقام قرب نوافل میباشد.
مقام قرب فرائض این است که انسان با انجام دادن واجبات به خداوند متعال نزدیک شود و مقام قرب نوافل یعنی این که انسان با انجام نوافل به خداوند نزدیک شود.
در بین علماء نیز این بحث مطرح میباشد که آیا مقام قرب فرائض بالاتر است یا مقام قرب نوافل؟
* مقام قرب فرائض
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: هیچ عبادتی مانند اداء فرائض نیست. «لَا عِبَادَهَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ». (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۷۶)، روایت قدسی مشهوری نیز وارد شده است که: «أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ تَقُولُ لِشَیْءٍ کُنْ فَیَکُونُ»؛ تو اوامر مرا اطاعت کن تا تو را به مقامى برسانم که به هر چه گفتى موجود باش، موجود شود». (عده الداعی ونجاح الساعی (ص)۳۱۰). این نوع اطاعت، ظهور در اطاعت واجبات دارد.
*جریان مرحوم آیتالله کوهستانی
یکی از علاقهمندان مرحوم آیت الله کوهستانی، آقای سید خالق موسوی کِنِتی، چنین نقل کرده است: در سفری که مرحوم آقاجان کوهستانی به منطقه هزار جریب داشتند، در مسیر راه به روستای کِنِت رسیدند. شب را در منزل برادرم که او نیز از ارادتمندان آقاجان بود، به سر بردند. در همان شب معظم له نیاز به حمام پیدا کردند و از بنده پرسیدند: شما در محل حمام دارید؟ عرض کردم، حمام داریم ولی قابل استفاده نیست و آب حمام هم سرد است، چون زمستان و هوا بسیار سرد بود. گفتم، برای شما آب، گرم می کنیم. فرمود: نه ! مرا تا حمام همراهی کن. من ایشان را ملازمت کردم. آقا به من گفتند: شما در همین جا، منتظر باش تا برگردم ! مدتی صبر کردم، دیدم آقاجان دیر کردند. با خود گفتم شاید از سردی آب حمام است که آقا دیر کردند والا نباید این قدر طول می دادند، لذا نگران شده و آهسته داخل حمام رفتم، ولی با کمال تعجب، دیدم آقا، داخل خزینه است و از آب خزینه هم بخار بالا می زند ! دستم را داخل آب کردم، دیدم گرم است. متحیرانه بیرون آمدم؛ وقتی آقا، از حمام بیرون آمدند خطاب به من فرمودند: مگر نگفته بودم منتظر باش، چرا وارد حمام شدی؟ عرض کردم: شما خیلی طول دادید و من نگران شدم و الان هم در شگفتم که چگونه آب حمام گرم شده بود.مرحوم کوهستانی فرمود: « هر چه دیدی. راضی نیستم تا زنده ام برای کسی نقل کنی» ایشان به جایگاهی از عمل صالح و اطاعت الهی رسیده بودند که بر قوانین فیزیکی حاکم بر طبیعت اثر میگذاشتند. (برقله پارسایی،(ص)۲۵۷)
*نقش نماز اول وقت
مرحوم علّامه طباطبایی و آیتالله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل میکردند که ایشان میفرمود: اگرکسی نماز واجبش را، اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند. (داستان هایی ازنماز اول وقت- خلف زاده-ص۶۰).
در حدیث دیگری امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «أَنْفَعُ الْمَالِ مَا قُضِیَ بِهِ الْفَرْضُ»، سودمندترین ثروت، آن چیزی است که واجب به وسیله آن اداء شود. (تصنیف غرر الحکم و دررالکلم ص۳۶۷)
این موارد، از موارد قرب فرائض است که مهمتر از مقام قرب نوافل میباشد.
* مقام قرب نوافل
اما مقام قرب نوافل این است که انسان با انجام مستحبات (بعد از این که واجبات را انجام داد)، به خدا نزدیک میشود که در حدیث قدسی، حضرت حق میفرماید: «لَا یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِی حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِه…» بنده من، پیوسته به وسیله نوافل به من نزدیک میشود تا جایی که من گوش او میشوم، که با آن گوش میشنود… (ارشادالقلوب الیالصواب ج۱، ص۹۱)
البته مقام قرب نوافل یک شرط سازنده دارد که در صورت انجامندادن آن، فاجعهآفرین خواهد بود و آن شرط این است که انجام نوافل به فرائض و واجبات ضرر و آسیب وارد نکند.
حضرت علی (ع) فرمودند: «إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَ»؛ وقتی که مستحبات به واجبات ضرر برساند، مستحبات را رها کنید. (بحار ج۶۸، ص۲۱۸). مثلاً در ایام محرم افراد تا سحر سینهزنی و عزاداری میکنند، اما نماز صبح واجب خود را قضا میکنند و یا این که افراد به زیارتهای مستحبی (مشهد، عتبات عالیات،عمره مفرده) میروند، اما خمس واجب مال خود را پرداخت نمیکنند.
* ولایت فقیه، همین است
در کربلا خدمت حضرت امام خمینی «قدس سره» بودم که فردی به ایشان گفت: مکّه بوده ام و ایّام حجّ و طواف، جمعیّت زیاد بود به طوری که نزدیک بود شانه هایم بشکند، اگر همه مسلمان شوند و جمعیّت طواف کننده زیاد شود، چه باید کرد؟ معظم له فرمود: ما آن زمان طواف مستحب را، حرام خواهیم کرد. گفت: مگر می شود مستحب خدا را حرام کرد؟ امام فرمود: بله، معنای «ولایت فقیه» همین است، زمانی که طواف مستحبی ضرر بزند و مزاحمت برای واجب ایجاد کند، همین کار را باید کرد و وظیفه هم همین خواهد بود. ( خاطرات حجه الاسلام قرائتی-ص۱۳۸-۱۳۹)
مقام قرب نوافل، هنگامی ارزشمند است که اولاً بعد از به جا آوردن واجب، انجام شود و ثانیاً به واجبات ضرر نرساند، متأسفانه الان در جامعه ما بعضی افراد، مستحبات را به خوبی انجام میدهند، ولی واجبات را اداء نمیکنند.
«وَ أَکْرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ»، خدایا مرا در این روز به آمادهسازی درخواستها، تکریم کن، یعنی دعاها و خواستههایم را مستجاب کن. یکی از جلوههای اکرام، این است که درخواستهای میهمان، فراهم شود.
«وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسَائِلِ»، خدایا در این روز وسیلهام را از بین وسائل به سوی خودت نزدیک کن.
راههای رسیدن به خداوند تبارک و تعالی فراوان است.
خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، (سوره مائده، آیه ۳۵)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوا پیشه کنید و برای رسیدن به خدا وسیله بجویید.
وسائل رسیدن به خدا شامل: «ایمان، تقوا، توبه، عبادت، احسان به بندگان خدا، توسل به اهل بیت (ع)، دلِشکسته، دعا و مبارزه با هوای نفس» میباشد.
*نتیجه احترام به سادات
آقای بهلول میگفت: زمانی در مشهد، به منزل یکی از آشنایان که سیّد بود رفتم، اتفاقاً شب بارانی بود و خانم خانه هم زایمان کرده بود و چند تا بچه هم داشت، شوهرش هم در منزل نبود، متوجه شدم که حالش مساعد نیست به او گفتم: شما بخوابید من از بچه ها نگهداری می کنم. او که خوابید نصف شب دیدم بچه ها خیلی گریه می کنند، فهمیدم که خودشان را کثیف کرده اند، آمدم داخل حیاط که کهنه ها را بیاورم و آنها را پاک کنم و قنداق نمایم؛ امّا متأسفانه باران آمده بود و تمام آنها را خیس کرده بود. به داخل اتاق برگشتم و عبای خود را چهار تکّه کردم و به وسیله آن، بچهها را تمیز کردم و آنها را قنداق نمودم، اذان صبح که به طرف حرم حضرت رضا علیه السلام حرکت کردم در بین راه چند سگ به من حمله کردند، مشغول دفع سگها بودم که سیّدی آمد و سگها را رد کرد و به من گفت: کسی که تا صبح از بچه های ما مراقبت کرده، ما قادر نیستیم چهار تا سگ را از او دفع کنیم! بعد هم غیب شد. (اعجوبه عصر، بهلول قرن چهاردهم- موسوی مطلق- ص۱۰۲)
*فقط یک گام
یکی از بزرگان گفته بود، برای رسین به محبوب، دو گام باید برداشت. یگ گام بر خویش و گام دیگر را بر پیش گذار.
عارفی در جواب او گفت: گوینده خطا گفته است و راه خدا نزدیکتر است و آن این که: ما با خدا یک گام بیشتر نداریم و آن گام این است که فقط یک گام بر خویش نهیم.
اگر گام را روی هوا و هوس و نفس اماره خود گذاشتیم، با همین گام، به خداوند رسیدهایم. همان کاری که پوریای ولی کرد؛ همه قهرمانان با زمینزدن، مشهور اهل زمین شدند، ولی، پوریای ولی، با زمین خوردن، مشهور اهل زمین وآسمان شد.
البته دور یا نزدیکبودن بین انسان و خدا، به واسطه رتبه وحالات خود انسان است و الّا نسبت خداوند متعال، به همه مخلوقات «قرب» است. «وَ هُوَ مَعَکُمْ»، خداوند با شما است (حدید-۴) و یا میفرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»؛ و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم. (سوره ق، آیه ۱۶).
شرایط نفسانی انسان به گونهای است که انسان، گاهی به خداوند نزدیک و گاهی از حیث رتبه، از خدا دور است.
روزهدار در این روز از خدا میخواهد که نزدیکترین راه را برای رسیدن به او جلوی انسان قرار دهد.
«یَا مَنْ لاَ یَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّین»؛ ای کسی که اصرار اصرارکنندگان در دعا، او را مشغول نمیسازد. مشغولشدن به چیزی و غافلشدن از چیز دیگر، از شأن موجودات محدود، مثل انسان است.
خداوند در «سوره فتح آیه ۱۱» میفرماید: «شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا»؛ حفظ اموال و خانوادههای ما، ما را به خود مشغول داشت.
طبق این آیه شریفه، انسانها به خاطر ضعف و نقص در وجودشان، وقتی به چیزی مشغول میشوند از چیزهای دیگر باز میمانند، ولی خداوند تعالی منزه از عیب و نقص است و هیچ چیز نمیتواند او را مشغول سازد.