به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

چندیست هوای چشم من بارانی است/هر خشت دلم بیانگر ویرانی است/بیماری دوری از خراسان دارم/تجویز پزشک من "حرم درمانی" است

به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

چندیست هوای چشم من بارانی است/هر خشت دلم بیانگر ویرانی است/بیماری دوری از خراسان دارم/تجویز پزشک من "حرم درمانی" است

به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

مقام معظم رهبری (مد ظله العالی):
امیدوار هستم که مردم ما به این موضوع توجه کنند که مراجعه به متخصص روان و مشاور در امر مسائل روانی به خصوص برای محیط خانواده یک ضرورت است.


دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

جدال دل و عقل

اگر بطلبند یک طلبه | يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۵۵ ب.ظ

یادداشت های من:

بعد از یک جدال اساسی بین عقل و دل ، دل پیروز شد و نهایتا من تصمیم گرفتم یک وبلاگ را بسازم تا بخشی از خاطرات و حال و احوال خودم را در این وب به ثبت برسانم.

راستش را بگویم کسی را ندارم تا با او به درد و دل بپردازم و تنها همدمم خداست اما گاهی دوست دارم حرف هایم را جایی بنویسم تا دلم خالی شود!

من در حالی این وبلاگ را ساختم که عقلم مرا به شدت منع می کرد از ثبت احوالاتم! عقیده او این است که ثبت حال بدت ، کار درستی نیست! خواندن دوباره این نوشته ها خاطرت را آزرده خواهد کرد!

اما خب من قانعش کردم که تمام سعیم را می کنم تا از احوالات خوبم بنویسم و اگر بچه خوبی نبودم حتما حذفش خواهم کرد ;)

فعلا همین

پاسخ:

سلام اول
جایی خواندم:
عقل می گفت که دل منزل و مأوای من است
عشق می گفت که یا جای تو یا جای من است

حرف عقل واقعا روشن و درسته ثبت ناخوشی ها اگه موجب عبرت نشه و زمینه شروع تازه میشه عامل کسالت و سرعت گیر در مسیر حرکت به سمت خدا. عقل مهار دل است دل بی عقل بسیار مضرتر از عقل بی دل است. اول امام همه میفرماید: عقل آن است که بواسطه آن خداوند متعال عبادت و بهشت خدا به دست بیاید. *العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان*

فاذا عزمت فتوکل علی الله
بسم الله الرحمن الرحیم
بنویسید کار بسیار خوبی است ...

پاسخ یادداشت های من:
سلام . انشاءالله که این عقل چراغ راهم باشه و من هم زاویه دیدم به تدریج تغییر کنه تا در نهایت من هم بتونم زیبا ببینم همه چیزو...

  • اگر بطلبند یک طلبه

نصیحت های قطع نشدنی

اگر بطلبند یک طلبه | يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۴۷ ب.ظ

خ از خراسان:

× وقتی نصیحت ها و باید و نبایدها برایت زیاد شوند خسته می شوی از تلاش برای توجه بیشتر به این باید و نباید ها ، گاهی هم کلافه از این بابت که باز هم فراموش کردی این نصیحت را و راه خودت را رفتی ! و ناچارا گاهی هم سکوت می کنی در برابر بعضی نصیحت های بی منطق! شاید هم من اشتباه می کنم و این نصیحت ها کاملا هم منطقی است...

حال این همه مقدمه چینی برای رسیدن به چه؟

قصد دارم خلاصه ای از ماجرای این روزهای من و مادرگرامی و خواهر عزیزم را بگویم...

این روزها نیمی از حرف های مادرم و خواهرم این است که مراقب فلان رفتارت باش، اگر یک نفر اینجا باشد و تو را اینگونه ببیند برایت حرف می سازد!!! مثلا چند نمونه اش این که : " چرا این جوری نشستی ؟ " ، " چرا دستت را زیر چونه ات گذاشتی؟" ، " چقدر آروم ظرف میشوری!! "، "چرا پوست لبت را می جوی؟ "  و در نهایت هم : " چقد من باید به تو تذکر بدهم؟؟ "  از این مدل تذکرها در روز فراوان می شنوم ! گاهی که کاملا با خودم در خلوت هستم و افکارم جایی دیگر سیر می کند صدای تذکر مادر را مبنی بر اصلاح شیوه نشستنم -که از دیدگاه ایشان همچون ماتم زدگانم- می شنوم و من در دلم به این همه دقت مادر آفرینی می گویم و آخر هم لب به اعتراض می گشایم : " مادر خسته شدم ! به خاطر حرف مردم ، آزادی عمل ندارم ! بس است دیگر ! " مادر هم که می دانم از روی دلسوزی مادرانه اش این تذکرات را می دهد دلخور می شود و از من رو بر می گرداند و زیرلب زمزمه می کند : " خدا اون زبونو از تو نگیره... "

پاسخ:

... اول اینکه نوبت خودمونم بشه حتما همین کار رو انجام میدیم با دسته گل هامون. چون درستش هم همینه وقتی داری میبینی یک علف هرز یا یک آفت یا یک لکه روی ریشه، ساقه، برگ یا گلبرگ دسته گلی که یک عمر تو گلدون دلت پرورشش دادی با هزار سختی و شب بیداری و روز نگرانی به خودتون میگید چرا بذارم تا کج بشه بعد راستش کنم بگذار از همین الان به محض احساس ایجاد عامل پژمردگی دسته گلتون جلوشو بگیرم. چون دوست دارم این بذر امیدی که از دل مادر جوونه زده و الان در دوره نهالیش هست رو کمک کنم تا رشید بشه سرو بشه بانو بشه تا جایی که یک روز بتونم بهش تکیه بدم و در سایه اش آرام بگیرم.
... دوم اینکه تمام اینها نشونه محبت خانواده هست. تمام درختهای کج امروز در خطر بریده شدندند ولو هزار ساله باشه و این کجی از دیروزش نبوده از کشت کج یا نهال کج بوده باغبان چون عاشق محصولش هست هرس میکنه شاخه میبره قیچی میزنه سمپاشی میکنه و ... باید اونجایی نگران شد که داریم اشتباه میکنیم و کسی نیست جلومونو بگیره و تذکر بده.
... سوم اینکه در تمام عالم رشد و ترقی و موفقیت یک علامات همیشگی داشته؛ سختی، ناراحتی، شکست، صبر صبر صبر، پس بدونیم اگه احساس سختی نمیکنیم رشد نمیکنیم یا درجاست یا پس رفت.
موفق باشید

  • اگر بطلبند یک طلبه

چرا همراز؟

اگر بطلبند یک طلبه | جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۵۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به تمامی اهالی عصر ظهور

     به حول و قوه الهی بنا داریم در این منزل از منازل عرصه فضای عظیم مجازی که امیدواریم یک همراز خوب و مفید برای شما بشود همه مطالب را با محوریت سوالات، شبهات، مشکلات و حرف دل جوان و نوجوان امروز در موضوعات مفید و متنوع مطرح کنیم. یعنی اولا تمام حرف دل شما را خوب و کامل بشنویم و بعد پاسخی روشن و قانع کننده از دل دین عزیز برای آن  پیدا کنیم.

     برای بهره مندی همه عزیزان، پس از دسته بندی موضوعات، سوال های خوب شما عزیزان و جواب های مناسب را برای همه دوستان در قالب یک مطلب مستقل (پست) می گذاریم تا همگی اولا با دیدگاه های  هم آشنا بشویم و ثانیا با نتیجه گیری درست به سمت انتخاب مسیر صحیح که مقدمه عاقبت به خیری است حرکت کنیم. سعی و بنای ما بر این است که ان شاء الله روزهای جمعه هر هفته به اظهار نظر دوستان و سوالات و درخواست هایی که در طول هفته پرسیده می شود پاسخی درخور و در حد توان ارائه کنیم. باشد که قبول بیفتد عند الله....

    همراز خلوتی است برای زدن و شنیدن دغدغه های جوان عصر ظهور و یک محفل صمیمانه مباحثه و مشاوره به وسعت دل های تمامی جوانان ایران عزیز. به امید رفع عطش جان و دل اهالی عصـــر ظهـــور با زلال زمزم جوابی از دین مبین ان شاء الله....

*بی شک همیشه منتظر پیشنهادات و انتقادات شما عزیزان هستیم*

 اینجا تمامی علامت های ؟ و !  نقطـه سـر خـط می شوند... ان شاء الله

  • اگر بطلبند یک طلبه

از اینجا با ما همراز شوید!

اگر بطلبند یک طلبه | جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۵۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 سلام 

     ضمن تشکر از حضور و بازدید شما دوست عزیز در وبلاگ *همراز* از شما درخواست میکنم ابتدا سرآغاز *همراز* را در بالای همین مطلب بخوانید که بدانید چرا آمده اید و ایم. و دیگر این که از اهالی عصر ظهور، خصوصا جوانان و نوجوانان عزیزی که قصد *همراز* شدن دارند دعوت میکنم برای هر نوع پرسش، درخواست، درد دل یا ارسال مطالب جدید خود، در قسمت نظرات همین مطلب پرسش ها یا حرف هاشون رو مطرح کنند و در غیر این صورت اگر قصد اظهار لطف یا ارائه پیشنهاد و انتقاد یا پرسشی در ارتباط با مطالب گذشته وبلاگ دارید، ضمن عـرض تشکـر فـراوان، لطفا در قسمت ارسـال نظــر همان مطلب قرار دهید...

  با تشکر 

*طلبه همراز*

  • اگر بطلبند یک طلبه

رنگ زندگی

اگر بطلبند یک طلبه | پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۴۸ ق.ظ

ف از مشهد:

× دوست دارم زندگی رنگی دیگر باشد، نمی دانم چه رنگی را برای آن زندگی ایده آل تصور کنم. به گمانم رنگ های رنگین کمان می توانند بخشی از آن رنگ ها را بسازند!

× من زندگی امروزم را خاکستری می بینم!! درست هم رنگ دلم...

× امشب دلم عجیب بغض دارد! کاش میشد پرواز کرد به دوردست ها ! من این دنیا را دوست ندارم! با آن غریبه ام ، آدم هایش برایم بوی غربت می دهند... این جا آدم ها برایم عجیبند یا شاید هم حرف های دل من عجیب است. هر چه هست هیچ کس آنها را نمی فهمد یا شاید هم می فهمند و نمی خواهند بفهمند! سینه ام مالامال درد است . همه کس دارم اما هیچ کس را ندارم!

× ای کاش ....

پاسخ:

سلام به شما. به نظرم رنگ خدا بهترین رنگ برای زندگی هست هر چند گاه سفید، گاه سرخ، گاه سبز، گاه بی رنگ اما همیشه یک رنگ ... اما خاکستری هرگز چون مرا به کوچه ای میبرد که غم دارد ... آن چه آن جا بین آتش بود و دود - آیه های آخر والفجر بود ...
واقعا هم صحبتی که ابدی و رازدار و همه جا با آدم باشه حتی لحظه سپردن دنیا به اهلش، بهترین هم صحبت هست یکی که خوب گوش بده و بهتر از اون پاسخ ... حتما دم درب خانه دوستی این جمله را خوانده ایم: اشهد انک تسمع کلامی و ترد سلامی...

پاسخ ف از مشهد:
با سلام. ممنون بابت نظرتون و وقتی که گذاشتید.

و بابت راهنمایی های ارزنده تون
همینطوره . بهترین هم صحبت خداست...
کاش همیشه یادم بمونه و در لحظات سخت هم...
راجع به بدست آوردن شادی واقعی هم ...

  • اگر بطلبند یک طلبه

شادی واقعی کجاست؟

اگر بطلبند یک طلبه | پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ق.ظ

ف از مشهد:

کاش راجع به بدست آوردن شادی واقعی هم ...

پاسخ:

     سلام مجدد. یک باوری تو ذهن بیشتر مردم هست که بدون شادی نمیشه زندگی کرد. حرف اول اینه که مگه شادی چیه که همه طالبشند؟ یعنی خنده رو بودن یا دلخوش بودن؟ اگه اولی هست که میدونید همیشه نمیشه ولی اگر دومی هست میدونیم که میشه با چشم پر از اشک هم دلشاد بود مثل اون لحظه ای که مادر پسر شهیدش رو به بغل میکشه و به سینه اش فشار میده و اشک شوق میریزه که خدا هدیه اش رو قبول کرد. حقیقت اینه که هیچ حسی در زندگی بالاتر و ارزشمند تر و لذت بخش تر از آرامش نیست حتی بهترین لذات دنیوی، که تکراری میشن و کسل کننده.

     رمز آرامش در اتصال با خداست یعنی کافیه یاد خدا رو تو زندگیمون بیاریم و نگهداریم. چون آرامش یک چشمه بیشتر نداره و آن هم از قله های تقوای الهی میجوشه و بس. و نکته آخر اینجاست که خنده یک صفت بد داره که خلافش تو گریه است اونم غفلت زا بودنه. هیچ کس هیچ وقت در حالت خنده یاد خدا و قبر و قیامتش نیست شاید به همین خاطر هست که روایت میفرماید: خنده زیاد موجب سختی قلب میشه یا  در جای دیگه میفرماید: قهقهه زدن از شیطان است به خلاف اشک که غفلت زداست و دل رو رقیق میکنه. پس شادی واقعی در اینه که بدونی از پس بندگی خداوند متعال در حد توانمون بر بیاییم و منتظر پاداش شادی بخشش باشیم که ان شا الله در دنیا رضایت امام زمان علیه السلام و در آخرت همسایگی دیوار به دیوار حضرت زهراء سلام الله علیها باشد.

پاسخ ف از مشهد:
سلام.
انشاء الله...
تشکر فراوان بابت این پاسخ...

  • اگر بطلبند یک طلبه