به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

چندیست هوای چشم من بارانی است/هر خشت دلم بیانگر ویرانی است/بیماری دوری از خراسان دارم/تجویز پزشک من "حرم درمانی" است

به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

چندیست هوای چشم من بارانی است/هر خشت دلم بیانگر ویرانی است/بیماری دوری از خراسان دارم/تجویز پزشک من "حرم درمانی" است

به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

مقام معظم رهبری (مد ظله العالی):
امیدوار هستم که مردم ما به این موضوع توجه کنند که مراجعه به متخصص روان و مشاور در امر مسائل روانی به خصوص برای محیط خانواده یک ضرورت است.


دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه مبارک رمضان» ثبت شده است

درس هایی از دعای روز دوم ماه مبارک رمضان

اگر بطلبند یک طلبه | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۶ ق.ظ

*دعای روز دوم ماه مبارک رمضان

اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَهِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین، کلیات مفاتیح الجنان، ص: ۲۳۹

خدایا در این روز مرا به خشنودی‌هایت نزدیک گردان، و از خشم و عقوبت‌های خود دور کن و به قرائت آیات خود موفق بدار  به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

خدایا در این روز مرا به خوشنودی هایت نزدیک کن، یعنی مرا به اموری نزدیک کن که باعث خشنودیت می‌شود.

* خشنودی خالق یا مخلوق

در یک تقسیم، تاریخ دو فرایند را طی کرده است. عده‌ای دنبال خشنودی خالق و عده‌ای دنبال خشنودی مخلوق بودند. آن عده از افرادی که دنبال خشنودی خالق بودند، قرآن از آنها تمجید کرده است و می‌فرماید: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (سوره بقره،‌آیه ۲۰۷)؛ از میان مردم کسانی هستند که جان خود را در جستجوی خدا می‌فروشند. که در وصف حضرت امیرالمؤمنین (ع) در شب لیله المبیت نازل شده و آن حضرت، در بستر پیامبر (ص) خوابیدند، تا خطر کشته شدن رسول خدا با جان و دل بخرند.

در جای دیگر خداوند می‌‌فرماید: وَ مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّهٍ بِرَبْوَهٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ، (سوره بقره، آیه ۲۶۵)؛ کسانی که انفاق می‌کنند، ولی به دنبال خشنودی خداوند متعال هستند.

یا در جای دیگر می‌فرماید: لا خَیْرَ فی‏ کَثیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً (سوره نساء، آیه ۱۱۴)؛ کسی که به خاطر خشنودی خدا آن کارها را انجام دهد ما اجر عظیم به او خواهیم داد.

* هدف ما جلب رضایت خداست

همه فروشندگان و صنعت‌گران در تبلیغات تولیدی خود می‌نویسند: «هدف ما جلب رضایت شماست»،‌ ولی در طول عمر خودم فقط در یک ساندویچی در شهر اصفهان دیدم نوشته بود: «هدف ما جلب رضایت خداست».

گاهی رضایت مردم در طول رضایت خداوند قرار دارد.چه زیباست که انسان هم رضایت خدا و هم رضایت خلق خدا را به دست آورد. مثلاً پدر و مادر به فرزند خود توصیه مشروع می کنند. انجام این امر هم رضایت خدا و هم رضایت خلق خدا را به دنبال دارد.

ولی گاهی رضایت خلق با رضایت خداوند در تضاد است. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: لا طَاعَهَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَهِ الْخَالِقِ، أمالی الصدوق، ص۳۷۰، در جایی که معصیت خداوند را به دنبال داشته باشد طاعتی برای مخلوق نیست.

در صورتی که اطاعت کردن مخلوق با اطاعت خالق در تضاد باشد باید رضایت خدا در نظر گرفته شود.

خداوند متعال می‌فرماید: وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بی‏ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره عنکبوت، آیه ۸)؛ اگر پدر و مادر مشرک باشند و تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوند که به آن علم نداری، از آن ها پیروی نکن.

* سکولار، بی‌توجه به رضایت خدا

از زمانی که دمکراسی در دنیا به وجود آمده است، رضایت خدا، فدای رضایت مردم شده است. به خواست مردم توجه می‌شود، ولی به خواست خدا بی‌توجهی صورت می‌گیرد.

دمکراسی غربی و سکولار، متکی به خواست مردم می‌باشد و اصلاً به خواست خداوند توجه ندارد و این تفاوت عمیق نگرش دینی به اداره جامعه، می‌باشد، که علاوه بر توجه عمیق به خداباوری به ابعاد زندگی بشری نیز توجه دارد.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ طَلَبَ مَرْضَاهَ النَّاسِ بِمَا یُسْخِطُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ حَامِدُهُ مِنَ النَّاسِ ذَامّاً وَ مَنْ آثَرَ طَاعَهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا یُغْضِبُ النَّاسَ کَفَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَدَاوَهَ کُلِّ عَدُوٍّ وَ حَسَدَ کُلِّ حَاسِدٍ وَ بَغْیَ کُلِّ بَاغٍ وَ کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ نَاصِراً وَ ظَهِیرا، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏۱، ص: ۱۷۹؛ پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: کسی که برای خشنودی مردم خدا را به غضب درمی‌آورد، در این صورت حتی ستایشگران او نیز این فرد را مذمت می‌کنند. چون رضایت خدا را فروخته و رضایت مردم را خریده و آثار وضعی آن دوری از عنایت خداست، در این حالت رضایت مردم تبدیل به خشم می‌شود، مثلاً رأی‌دهندگان به او تبدیل به مخالفین می‌شوند.

در قسمت دوم این حدیث پیامبر (ص) می‌ فرماید: کسی که طاعت خدا را در نظر بگیرد، گر چه به بهای خشم مردم باشد و خدا او را از دشمنی دشمنان و حسد حسودان و از ظلم، ظلم‌کنندگان کفایت می‌کند و خداوند یاور و پشتیبان او است.

مهم این است که رضایت خدا به دست آید و در فکر این هم نباشیم که مردم راضی هستند یا نه.

* توصیه شیخ‌عباس صفایی به فرزندش

آیت‌الله شیخ عباس صفایی(ره) به فرزندش در صحن حرم حضرت معصومه (س) با چشم گریان گفته بودند. در فکر به دست‌آوردن رضایت مردم نباش. چون در روایت آمده است رضایت مردم را نمی‌توان به دست آورد، به فکر رضایت خدا باش که او سریع‌الرضا می‌باشد. ولی مردم سریع‌الرضا نیستند. گاهی به شخصی گفته می‌شود: مرا حلال کن، می‌گوید: تا زنده هستم تو را حلال نمی‌کنم، اما به محض این که در خانه خداوند، استغفار کردی، خدا زود راضی می‌شود چون‌که رئوف است.

* سه چیز سبب خشنودی خداست

ثَلَاثٌ یُبَلِّغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوَانَ اللَّهِ- کَثْرَهُ الِاسْتِغْفَارِ وَ خَفْضُ الْجَانِبِ وَ کَثْرَهُ الصَّدَقَهِ، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۷۵، ص۸۱؛ حضرت فرمودند: سه چیز باعث می‌شود که بنده به خشنودی خداوند دست پیدا کند؛ زیاد استغفار کردن، فروتنی و تواضع و زیاد صدقه‌دادن.

حضرت علی (ع) می‌فرماید: مَنْ أَسْخَطَ بَدَنَهُ أَرْضَى رَبَّهُ وَ مَنْ لَمْ یُسْخِطْ بَدَنَهُ عَصَى رَبَّهُ، بحار ج۶۷ ص۳۱۲. حضرت فرمودند: کسی که بدن خود را به خشم درآورد، خدا را راضی کرده است و کسی که بدنش را به خشم درنیاورد،‌خدا را نافرمانی کرده است. مثلاً بدن انسان در روزه‌های ماه رمضان (تابستان) تمنای آب سرد دارد تا بنوشد، اما وقتی که ما این بدن را به خشم دربیاوریم و برای اطاعت الهی روزه‌داری کنیم، رضایت خدا را به دست آورده‌ایم.

یا حضرت می‌فرماید: رِضَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ مَقْرُونٌ بِطَاعَتِهِ. رضایت خداوند تعالی، ‌مقرون به طاعت او می‌باشد. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۸۲؛

اِنَّ أَرْضَاکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُکُمْ عَلَى عِیَالِهِ  بحار الأنوار، ج‏۷۵، ص: ۱۳۶؛ امام سجاد (ع) فرمود: راضی‌ترین فرد، نزد خداوند کسی است که به اهل و عیالش وسعت و گشایش قرار دهد. نان خور و زیردست خود را در تنگنا قرار نمی‌دهد.

* فراز دیگری از دعا روز دوم

«و جنّبنی فیه من سخطک و نقماتک» خدایا مرا از خشم و عقوبت‌های خودت دور بدار.

در مرحله نخست باید بدانیم چه اموری باعث خشم و غضب خدا می‌شود؟

در حدیث قدسی آمده است کسی که گناه کند متعرض خشم خدا شده است.

«ووفقنی فیه لقرائه آیاتک» خدایا ما را موفق کن به قرائت آیات قرآن خود. یکی از شاخصه‌هایی که در زندگی علما به وضوح دیده می‌شود، قرائت قرآن است.

در روایات و منابع دینی نیز بر ارزش قرائت و تدبر در قرآن کریم توصیه شده است و آن را مسیر رستگاری و سعادت دنیوی فرد، قلمداد نموده است.

امام رضا (ع) در هر سه روز یک ختم قرآن می‌کردند یا حضرت نفیسه خاتون، همسر اسحاق از نوادگان امام حسن‌مجتبی (ع) در مصر قبری برای خود کندند و در قبر خود ۶هزار بار ختم قرآن کردند.

* رفع گرفتاری با قرآن

استاد آیت‌الله کشمیری‌(ره) فرمودند: در خانه قبلی (کوچه آبشار قم)، یک نفر از کسانی که تدریس علوم دینی می‌کرد نزدم آمد. او گرفتاری داشت و از زنش ناراحت بود. از من دوائی برای رفع این گرفتاری خواست. گفتم: شما قرآن بخوانید قضیه حل می‌شود. آن اهل دانش گفت: دو سال است لای قرآن را باز نکرده بودم!

* قرائت قرآن در خواب

مرحوم آیت‌الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی از بزرگان علم اخلاق می‌گوید: مرحوم حاج شیخ عبدالنقی نوری هر وقت می‌خوابید قرآن تلاوت می‌کرد. اشخاص نزدیک به ایشان می‌دیدند؛ گاهی اوقات گیر می‌کرد و نمی‌توانست ادامه دهد در این هنگام از خواب بیدار می‌شد و سراغ قرآن می‌رفت و آن را باز می‌کرد و آنجایی که مانده بود از روی قرآن می‌خواند. این حالت بر اثر زیادی انس با قرآن به وجود می‌آید، یعنی انسان به درجه‌ای می‌رسد که قرآن برای او ملکه می‌شود و حتی بدنش را در اختیار می‌گیرد و در خواب هم همان ملکه قرآنی تجلی می‌کند.

  • اگر بطلبند یک طلبه

درس هایی از دعای روز اول ماه مبارک رمضان

اگر بطلبند یک طلبه | يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۳۳ ب.ظ

*دعای روز اول ماه مبارک رمضان

اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَهِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین .

خدایا روزه مرا در این روز، روزه روزه‌داران قرار بده و قیام و عبادتم را در آن قیام شب‌زنده‌داران قرار بده و به من از خواب بی‌خردان آگاهی ده و ببخش گناهم را، ای خدای عالمیان.

*انواع روزه

«صیام الصائمین» مصداق اتم روزه را بیان می‌کند، یعنی خدایا روزه مرا جز مصادیق اتم و اکمل روزه‌ها قرار بده، چون روزه‌ها از نظر فقهی به چند نوع تقسیم می‌شوند، بعضی از روزه‌ها، روزه‌های غیر صحیح هستند، یعنی شرایط روزه را رعایت نکردند.

بعضی افراد روزه‌هایشان از نظر شرایط فقهی صحیح است ولی قبول نیست، زیرا بین روزه صحیح و قبول فرق است، یعنی این روزه ممکن است، صحیح باشد، قضا نداشته باشد، اما خداوند متعال آن را به عنوان یک روزه کامل قبول ندارد، چون ممکن است، قطع رحم کرده باشد یا مال حرام خورده باشد و یا در ضمن روزه،گناه کرده باشد از طرفی بعضی از روزه‌ها، هم صحیح و هم قبول است.

پیامبر‌(ص) می‌فرماید: رُبَّ صَائِمٍ حَظُّهُ مِنْ صِیَامِهِ الْجُوعُ وَ الْعَطَشُ وَ رُبَّ قَائِمٍ حَظُّهُ مِنْ قِیَامِهِ السَّهَرُ. مجموعه ورام(تنبیه الخواطر)، ج‏۲، ص: ۱۸۴ چه بسا روزه‌دارانی که بهره آنان از روزه فقط تشنگی و گرسنگی می‌باشد.

روزه‌های این افراد فرآورده‌های معنوی، تربیتی و الهی ندارد، فقط گرسنگی و تشنگی کشیده‌اند و چه بسا، شب زنده‌دارانی که بهره آنان از شب زنده‌داری فقط بیداری است و عبادت‌های آنان پیامد معنوی ندارد.

ولی روزه، ‌در حوزه معارف اسلامی، مراحل تکاملی مختلفی دارد، اولین مرحله روزه‌داری، روزه عوام می‌باشد که فقط مفطرات ۹‌گانه اجتناب می‌کند، اما خواص، هم از مفطرات ۹‌گانه اجتناب می‌کنند و هم از محرمات دوری می‌کنند، این دسته، علاوه بر مرحله اول گناهان را نیز انجام نمی‌دهند.

روزه دیگر که از نظر رتبه، از همه روزه‌ها، بالاتر است روزه خاص الخاص می‌باشد و آن روزه جوانح است.

«جوانح و جوارح»

جوارح، به اعضای بیرونی گفته می‌شود، همان‌طوری که در دعای کمیل آمده است: «قوه علی خدمتک جوارحی» ولی جوانح به اعضای درونی اطلاق می‌شود، کما این که در همان دعای کمیل آمده است: «و اشدد علی العزیمه جوانحی»، در روزه خاص‌الخاص، جوانح یعنی، اعضای درونی انسان مثل قلب، روزه می‌باشد.

امیرالمومنین‌(ع) فرمودند: صِیَامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فِی الْآثَامِ أَفْضَلُ مِنْ صِیَامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعَامِ. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۷۶

حضرت می‌فرماید: قلب انسان نیز باید از اندیشه در گناهان روزه بگیرد، روزه قلب از فکر کردن در گناه، از روزه شکم، بالاتر است، ما در اولین روز از خداوند می‌خواهیم که روزه ما را مصداق اتم و اکمل روزه‌داری قرار دهد.

*و قیامی فیه قیام القائمین.

قیام ما را نیز قیام قائمین قرار دهد، یعنی کسانی که نیایش و قیام شبانگاه‌شان مصداق خیزش‌های عالی انسانی و تربیتی است، کسانی نیستند که هدف آنها، فقط بیداری باشد.

*انواع قیام‌ها

در قرآن و معارف اسلامی، قیام در چند مورد به کار رفته است.

اولین معنا خروش و خیزش اجتماعی می‌باشد: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ (سوره سبأ، آیه ۴۶)؛ بگو شما را تنها به یک چیز اندرز می‌دهم و آن اینکه دو نفر دو نفر یا یک نفر، برای خدا قیام کنید.

*دومین مورد «مال و دارایی» است

وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی‏ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً وَ ارْزُقُوهُمْ فیها وَ اکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (سوره نساء، آیه۵)

اموال خود را که خداوند، وسیله قوام زندگی شما قرار داده است به دست سفیهان نسپارید.

*سومین مورد «کعبه» است.

جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْیَ وَ الْقَلائِدَ ذلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ (سوره مائده، آیه۹۷)

خداوند کعبه را وسیله‌ای برای استواری قیام و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده است چهارمین مورد، از مصادیق قیام، شب زنده‌داری می‌باشد که در قرآن خداوند می‌فرماید: وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً (سوره فرقان، آیه ۶۴)

این مصادیق همه در یک قلمرو هستند که شامل: خیزش سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی می‌باشند.

«دو ویژگی قیام شب»

«عبادتم را، عبادت قائمین قرار بده» یعنی عبادت شبانه من مثل کسانی نباشد که فقط در شب ‌بیدار هستند و بهره‌ای نمی‌برند، بلکه شب زنده‌داری من، فوائد عظیم تربیتی و معنوی داشته باشد.

*چه قیامی در شب پیامد معنوی دارد؟

قیامی که دو خصلت داشته باشد یکی بصیرت و دیگری اخلاص.

اگر عبادت انسان بدون بصیرت باشد، مثل عبادت دشمنان امیرالمومنین‌(ع) می‌شود، حضرت علی‌(ع) با یکی از اصحاب، از کوچه‌ای عبور می‌کردند، از داخل خانه‌ای صدای تلاوت قرآن شنیده می‌شد، صحابه امیرالمومنین‌(ع) سخت شگفت زده شد و حضرت در برابر عبادت آن شخص، احساس سرشکستگی می‌کرد، حضرت امیرالمومنین‌(ع) به این مضمون فرمودند: توجه نکن برویم. از این قضیه مدت‌ها گذشت و حضرت در جنگ نهروان، به همان صحابه جنازه‌ای را نشان دادند و فرمودند: این همان کسی است که آن شب، تلاوت قرآن می‌کرد، این افراد نیایش‌گرانی هستند که نیایش آنها بصیرت ندارد، عبادت می‌کنند، لکن در صف امیرالمومنین‌(ع) نیستند.

*اخلاص در عبادت

یکی از علما می‌گفت: کسی نماز شب می‌خواند و اخلاص هم داشت، شخصی از کنار او گذشت و این شخص، فقط یک «واو» را بلند گفت تا او بشنود و بدین ترتیب اخلاص خود را از بین برد، این عالم بزرگوار می‌گفت؛ خدا به خاطر این بی‌اخلاصی، توفیق نماز شب را از او گرفت، اخلاص به این معناست که این عبادت فقط برای خدا باشد.

«حضرت امام و نماز شب»

وقتی که حضرت امام‌(ره) برای نماز شب بیدار می‌شدند، چراغ را روشن نمی‌کردند و در ظرف‌شویی از چیزی استفاده می‌کردند که موقع وضو گرفتن، وقتی آب می‌ریخت، صدا ایجاد نکند تا دیگران متوجه نشوند.

*یک هشدار جدی!

«و نبهنی فیه عن لومهالغافلین» خدایا در این ماه رمضان، از خواب غافلان به من هشدار بده، این جمله استعاره است یعنی غفلت به معنای خواب است، کسی که خواب است به اطراف آگاهی ندارد، غافل نیز همین گونه است.

مشکل معنوی بشر جهل و غفلت می‌باشد، جهل به معنای نادانی است، ولی غفلت یعنی بی‌توجهی مفهوم غفلت از جهل فراتر است یعنی ممکن است هم جاهل و هم عالم، غافل باشد.

برای زدودن جهل نیاز به علم است، ولی برای زدودن غفلت، «ذکر و تذکر» باید سرلوحه قرار گیرد.

*«عوامل غفلت»

عوامل غفلت‌زا چیست؟

اولین مورد، امور روزمره می‌باشد که شامل: بدهکاری، بستانکاری، معاملات، خانه ساختن و غیره که انسان را از خدا، قیامت، مرگ و بدهکاری معنوی غافل می‌کند.

قرآن کریم می‌فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (سوره منافقون، آیه۹)؛ اموال و اولاد شما، شما را از یاد خدا بازندارند.

*زیاده‌خواهی

دومین چیزی که ما را از یاد خدا غافل می‌کند «تکاثر» می‌باشد، یعنی کثرت طلبی، «الهیکم التکاثر»؛ یعنی زیاده‌خواهی‌ها و تکاثر، شما را به لهو، واداشته، شما را غافل کرده «حتی زرتم المقابر» در شان و نزول این آیات گفته‌اند: دو قبیله بودند هر کدام مدعی بودند که افراد قبیله‌شان از دیگر بیشتر است، وقتی شمردند تقریبا مساوی بود، بعد گفتند، قبرهایمان را هم بشمریم، آن وقت این آیات نازل شد، زیاده‌خواهی‌ها، شما را به جایی رساند که قبرها را هم شمارش کردید،  حضرت علامه طباطبایی‌(ره) در ذیل این آیات می‌فرماید: زیاده‌خواهی‌ها شما را از یاد خدا، تا موقعی باز می‌دارد که قبرها را زیارت کنید، یعنی تا زمانی که شما را داخل قبر قرار دهند، این تکاثرطلبی شما را از یاد خدا بازخواهد داشت.

*انواع زیاده‌خواهی‌ها

نخست کثرت مال یعنی این که زیاده‌خواهی در مال داشته باشیم و بگوییم اموال ما از اموال فلانی بیشتر است.

دوم، تکاثر در اولاد است، بعضی پیرمردها می‌گویند، مثلاً نوه‌های من بیشتر از نوه‌های شماست.

تکاثر دیگر، در پست‌ها و مسئولیت‌هاست، کسی ادعا کند من اینقدر، مسئولیت دارم و فلانی از من کمتر مسئولیت دارد، یا بگوید درجه من فلان درجه است و درجه فلانی کمتر از درجه من است.

مورد دیگر، تکاثر در امور فرهنگی است، به این بیان کسی ادعا کند من چند مدرک دارم و دیگران کم‌تر از من مدرک دارند، یا مدرک من بالاتر از مدرک دیگران است، یا من چندین کتاب نوشتم یا دعوت به کنفرانس من بیشتر از دیگران بوده است.

این مسایل همه مصادیق تکاثر است و جلوه‌های بازماندن از یاد خدا است.

مورد دیگر از موارد غفلت، تماشاگرایی است، قرن اخیر، قرن تماشا می‌باشد، شبکه‌های مختلف تلویزیونی و ماهواره‌ای ما را به تماشا می‌کشاند و می‌نشاند و از یاد خدا غافل می‌کند در بیرون از خانه نیز، جلوه‌های پر رنگ بیرونی، ما را به تماشا وا می‌دارد.

بسیاری از بزرگان اهل تماشا نبودند و بلکه اهل تمرکز بودند، شیخ عباس تربتی‌(ره) سالیان درازی در نجف اشرف زندگی می‌کردند. روزی صحبت از فواره فلکه آب شد و ایشان پرسید مگر فلکه آب، فواره دارد؟ معلوم شد ایشان سالیان متمادی نگاه به وسط فلکه آب نکرده بود، هر روز سر به زیر راه می‌رفت و اهل تماشا نبودند.

*چه عواملی ما را از غفلت‌ جدا می‌کند

*اولین مورد قرآن کریم

وَ هذا ذِکْرٌ مُبارَکٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ (انبیاء، آیه۵۰)؛ دومین مورد، موعظه می‌باشد موعظه دو‌گونه است، بعضی‌ها چون مقام آنها بالاست، تحت‌تاثیر مباحث دورنی قرار می‌گیرند، یعنی واعظ درونی آنها را موعظه می‌کند.

یک حکایت جالب

در مورد یکی از علما گفته شده است، وقتی می‌خواست از منزل بیرون رود، دید یک مرکب و چهار پا، بارش را درون خانه برد، این عالم بزرگ، شروع به گریه کرد، سوال کردند برای چه گریه می‌کنی؟ گفت: برای اینکه این چهارپا، بارش را به مقصد رساند، ولی معلوم نیست من بارم را به مقصد می‌رسانم یا نه! این افراد از درون،  موعظه می‌شدند.

و یا نقل کرده‌اند، عارفی از جایی می‌گذشت، دید بچه‌ای گریه می‌کند از طفل سوال کرد، برای چه گریه می‌کنی جواب داد برای اینکه گم شده‌ام، عارف هم نشست و زار زار گریه کرد گفتند: آقا شما برای چه گریه می‌کنید؟ گفت: طفل می‌گرید که راه خانه را گم کرده است، چون نگویم من که صاحب خانه را گم کرده‌ام.

جوانی که زاهد شد

عده‌‌ای دیگر، واعظ بیرونی دارند، با واعظ بیرونی متنبه می‌شوند، نقل کرده‌اند، شیخ علی زاهد، از جوانانی بود که خیلی شیفته اندام و لباسش بود، ولی یک موعظه دگرگونش کرد در کوچه‌های نجف مثل طاووس راه می‌رفت، یک وقت ملا فتح‌علی سلطان‌آبادی به شیخ علی زاهد رسید و به او گفت: اسم شما چیه؟ گفت: علی.

به گنبد امیرالمومنین‌ علی‌(ع) نگاه انداخت و گفت: اسم صاحب این گنبد و بارگاه چیه؟ گفت علی. به شیخ علی‌زاهد گفت: که، تو علی هستی و ایشان هم علی.

تو را با علی چه شباهتی است؟ همین جمله، انقلابی در شیخ علی ایجاد کرد و او را به یکی از بهترین زاهدان، سالکان و عارفان تبدیل کرد.

بعضی از انسان‌ها نیز موعظه‌پذیر نیستند و به مرحله‌ای می‌رسند که خداوند درباره آنها می‌فرماید: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (سوره بقره، آیه ۶) موعظه کردند و نکردن، برای آنها مساوی است.

پس موعظه سه قسم شد گروهی که از واعظ درونی برخوردارند، گروهی از واعظ بیرونی متنبه می‌شود و گروهی که نه از واعظ درونی و نه از واعظ  بیرونی متنبه می‌شوند که این افراد انسان‌های قسی‌القلب هستند.

«تفکر»

مورد دیگر، از موارد غفلت‌زدا، تفکر است یعنی اندیشیدن.

امیرالمومنین‌(ع) فرمود: الْعِلْمُ وِرَاثَهٌ کَرِیمَهٌ وَ الْفِکْرُ مِرْآهٌ صَافِیَهٌ؛ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۱، ص: ۱۸۳ فکر آینه صافی است ما وقتی که بیندیشیم  متوجه غفلت‌های خود خواهیم شد.

«محاسبه»

محاسبه، نیز از موارد دیگر، غفلت‌زدا است، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَلَا فَحَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا؛               بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۶۷، ص: ۶۵

خودتان، از خودتان  حساب بکشید، این حساب کشیدن، باعث زدودن غفلت‌ها می‌شود.

*انواع محاسبه:

محاسبه چند نوع است:

اولین مورد، «محاسبه احمقان»  آنها حساب دیگران را می‌کنند، فلانی پارسال این اموال را داشت امسال چندین برابر دارد، عمر خود را هزینه می‌کنند و به حساب دیگران می‌رسند.

حساب دیگر، «حساب سوداگران» و ثروتمندان است، کسانی که به مال می‌اندیشند و مال می‌اندوزند، این افراد حساب سود و ضرر را می‌کنند، ولی تنها حساب مال دنیال را می‌کنند.

حساب دیگری نیز وجود دارد که «حساب عارفان» نام دارد، عارفان و سالکان نه حساب دیگران را می‌کنند و می گویند سود دیگران، چه سودی برای ما دارد و نه حساب مال خود را انجام می‌دهند، آنها حساب خویش را می‌کنند و می‌گویند موهای ما سفید شد، دندان‌های ما ریخت و پیر شدیم چه کردیم؟! عمر را در کجا به سر بردیم!؟ این همه هزینه کردیم چه کردیم و چه اندوختیم؟!

منبع: پایگاه فرهنگی مذهبی شیعه ها

  • اگر بطلبند یک طلبه

*ماه مبارک رمضان تمام شد*

اگر بطلبند یک طلبه | پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۶ ب.ظ

ماه مبارک

امروز چهارشنبه1395/04/16 در لحظه 00:00:01 بامداد...

*سفره ضیافت ماه مبارک رمضان جمع شد...*

شروع بعدی 324 روز دیگر...

پروردگارا این ماه مبارک را آخرین ماه مبارک عمر ما قرار مده...

  • اگر بطلبند یک طلبه