اگر بطلبند یک طلبه | پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴ ب.ظ

پیچیده سحرگاه عجب عطر نجیبی
رد میشود از کوچه ی غم مرد غریبی
از وسعت دستان کریمش چه بگویم
وقتی همه دارند از این سفره نصیبی
هم آن که دعایش همه نفرین به علی بود
هم این که به مولای خودش عشق عجیبی ...
منظومه ی انصاف و وفا را نسروده است
جانبخشتر از جود علی هیچ ادیبی
سی سال گذشتهست، علی چشم به راهست
در عمق نگاهش نه قراری نه شکیبی
او میرود و ناله ی دیوار بلند است
مانده ست دری دست به دامان طبیبی
والشمس! شده غرق به خون چهره ی خورشید
والفجر! رسیدهست حبیبی به حبیبی
" یوسف رحیمی "

وب زیبایی دارید با اجازه از شما تصویری از مطالبتون را برداشتم امیدوارم راضی باشید منبع را ذکر میکنم
خوشحال می شوم به وب من سر بزنید امیدوارم بتوانم فرهنگ انتظار را در بین مردم جا بیندازم. به هر حال خوشحال میشم سر بزنید.
یا علی
اجرتون با امام زمان(عج)