به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

چندیست هوای چشم من بارانی است/هر خشت دلم بیانگر ویرانی است/بیماری دوری از خراسان دارم/تجویز پزشک من "حرم درمانی" است

به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

چندیست هوای چشم من بارانی است/هر خشت دلم بیانگر ویرانی است/بیماری دوری از خراسان دارم/تجویز پزشک من "حرم درمانی" است

به پایگاه راهنمایی و مشاوره اسلامی «همراز» خوش آمدید

مقام معظم رهبری (مد ظله العالی):
امیدوار هستم که مردم ما به این موضوع توجه کنند که مراجعه به متخصص روان و مشاور در امر مسائل روانی به خصوص برای محیط خانواده یک ضرورت است.


دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۶ مطلب با موضوع «حزن و عزا» ثبت شده است

شهادت پیامبر اعظم و فرزندانش علیهم السلام تسلیت باد

اگر بطلبند یک طلبه | دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۲ ق.ظ

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

امام سوم

زیر پایش خدا غزل می ریخت

غزلی را که از ازل می ریخت

آن امامی که تا سحر امشب

روی لب های من غزل می ریخت

شب شعر مرا چه شیرین کرد

بین هر واژه ای عسل می ریخت

آن که در جیب کودکان یتیم

قمر و زهره و زحل می ریخت

آن کریمی که در پیاله دست

هرچه می ریخت لم یزل می ریخت

از هر آن کوچه ای که رد می شد

حسن یوسف در آن محل می ریخت

تیغ خشمش ولی به وقت نبرد

رنگ از چهره اجل می ریخت

شتر سرخ را به خون غلتاند

لرزه بر لشگر جمل می ریخت

آن امامی که روز عاشورا

از لب قاسمش عسل می ریخت

سید حمیدرضا برقعی قمی

28 صفر

  • اگر بطلبند یک طلبه

به مناسبت سالروز شهادت مولی الموحدین امیرالمومنین امام علی علیه السلام

اگر بطلبند یک طلبه | يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۷ ق.ظ

شهادت امام علی علیه السلام

سکوت عین سکوت است، بی همانند است
که پیشوند ندارد، بدون پسوند است

زبان رسمی اهل طریقت است سکوت
سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است

زمین یخ زده را گرم می کند آرام
سکوت، معجزه ی آفتاب تابنده است

سکوت پاسخ دنان شکن تری دارد
سکوت مغلطه ها را جواب کوبنده است

سکوت ناله و نفرین، سکوت دشنام است
سکوت پند و نصیحت، سکوت لبخند است

سکوت کرد علی سالهای پی در پی
همان علی که در قلعه را ز جا کنده است

همان علی که به توصیف او قلم در دست
مردّدم بنویسم خداست یا بنده ست

علی به واقعه جنگید با زبان سکوت
که ذوالفقار علی در نیام برّنده است

علی به واقعه کار مهم تری دارد
که آیه آیه کتاب خدا پراکنده است

از آن سکوت چه باید نوشت؟ حیرانم!
از آن سکوت که لحظه به لحظه اش پند است

از آن سکوت که در عصر خود نمی گنجد
از آن سکوت که ماضی و حال و آینده است

از آن سکوت که نامش عقب نشینی نیست
از آن سکوت که هنگام جنگ ترفند است

از آن سکوت که دستان حیله را بسته
و دور گردن فتنه طناب افکنده است

سکوت کرد علی تا عرب خیال کند
ابو هریره به فن بیان هنرمند است

صحابه ای که فقط یک سوال شرعی داشت
پیاز عکه به ذی الحجه دانه ای چند است؟!

علی خلیفه شود پیرمرد بیغوله
یکی است در نظرش با حسن که فرزند است

ملاک او به رگ و ریشه نیست، از این رو؛
محمد بن ابوبکر آبرومند است

علی خلیفه شود شیوه ی حکومت او
برای عده ای از قوم ناخوشایند است

ستانده می شود آن رفته های بیت المال
ازین درخت اگر میوه ای کسی کنده است

اگر به پای کنیزانشان شده خلخال
اگر به گردن دوشیزگان گلوبند است

علی خلیفه شد آخر اگر چه دیر ولی
چقدر بر تنش این پیرهن برازنده است

کنون لباس خلافت چنان زنی باشد
که توبه کار شده، از گذشته شرمنده است

برادرم! به تریج قبات برنخورد
که ناگزیر زبان قصیده برّنده است

اگرچه روی زبان زبیر تبریک است
اگرچه بر لب امثال طلحه لبخند است

اگرچه دور و بر او صحابه جمع شدند
ولیکن از دلشان باخبر خداوند است

شاعر: سید حمیدرضا برقعی قمی

شهادت امام علی علیه السلام

  • اگر بطلبند یک طلبه

به مناسبت شب ضربت خوردن امام علی بن ابیطالب علیهما السلام

اگر بطلبند یک طلبه | پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴ ب.ظ

شهادت امام علی علیه السلام

پیچیده سحرگاه عجب عطر نجیبی
رد می‌شود از کوچه ی غم مرد غریبی

از وسعت دستان کریمش چه بگویم
وقتی همه دارند از این سفره نصیبی

هم آن که دعایش همه نفرین به علی بود
هم این که به مولای خودش عشق عجیبی ...

منظومه ی انصاف و وفا را نسروده است
جانبخش‌تر از جود علی هیچ ادیبی

سی سال گذشته‌ست، علی چشم به راه‌ست
در عمق نگاهش نه قراری نه شکیبی

او می‌رود و ناله ی‌ دیوار بلند است
مانده ست دری دست به دامان طبیبی

والشمس! شده غرق به خون چهره ی‌ خورشید
والفجر! رسیده‌ست حبیبی به حبیبی

" یوسف رحیمی "

شهادت امام علی علیه السلام

  • اگر بطلبند یک طلبه

حدیث گریه و اشک

اگر بطلبند یک طلبه | يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۲ ب.ظ

اشک

امام حسین علیه السلام:

اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ؛

گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.

(حیات امام حسین، ج 1، ص 183)


پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله:

بُکاءُ الْمُؤمِنِ مِنْ قَلْبِهِ وَ بُکاءُ الْمُنافِقِ مِنْ هامَّتِهِ؛

گریه مؤمن از (درون) دل اوست و گریه منافق از (ظاهر و) سرش.

(الجامع الصغیر، ح 3156)


امام هادى علیه السلام:

[اَلْمُؤْمِنُ] یُحْسِنُ وَیَبْکی کَما أَنَّ الْمُنافِقُ یُسیى‏ءُ وَ یَضْحَکُ؛

مؤمن خوبى مى‏کند و مى‏گرید، ولى منافق بدى مى‏کند و مى‏خندد.

(مکارم الأخلاق، ص389)


پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله:

البکاء من الرّحمة و الصّراخ من الشّیطان.

گریه از رحمت است و فریاد از شیطانست.

(نهج الفصاحه، ح1113)


پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

طُوبى لِصُورةٍ نَظَرَ اللّه‏ُ إلَیها تَبکی على ذَنبٍ مِن خَشیَةِ اللّه عز و جل ، لَم یَطّلِعْ على ذلکَ الذَّنْبِ غَیْرُهُ؛

خوشا چهره اى که خداوند به آن مى‏نگرد در حالى که از ترس خدا بر گناهى که کرده مى‏گرید و جز او کسى از آن گناه آگاه نیست .


پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:

فی خُطبه الوَداعِ: ومَن ذَرَفَتْ عَیناهُ مِن خَشیةِ اللّه کانَ لَه بکلِّ قَطرةٍ مِن دُموعِهِ مِثلُ جَبَلِ اُحُدٍ یکونُ فی میزانِهِ مِن الأجْرِ .

- در خطبه حجة الوداع- : هر کس چشمانش از ترس خدا اشک ریزد براى هر قطره اشک او به اندازه کوه احد در ترازوى اعمالش پاداش نهند .


پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:

سَبعةٌ فی ظِلِّ عَرشِ اللّه عز و جل یومَ لا ظِلَّ إلاّ ظلُّهُ ... ورجُلٌ ذَکرَ اللّه‏َ عز و جل خالیا ففاضَتْ عَیناهُ مِن خَشیةِ اللّه؛

در آن روز که سایه‏اى جز سایه عرش خدا نیست هفت تن در سایه عرش اویند : ... ومردى که در خلوت یاد خداوند عز و جل کند و از ترس خدا اشک از دیدگانش سرازیر شود .


امام على علیه السلام:

البُکاءُ مِن خَشیَةِ اللّه مِفتاحُ الرَّحمةِ؛

گریستن از ترس خدا کلید رحمت است.


امام باقر علیه السلام:

کانَ‏فیما ناجى بهِ اللّه‏ُ موسى علیه‏السلام على الطُّورِ أن: یا موسى ، أبلِغْ قَومَکَ أ نّهُ ما یَتَقَرَّبُ إلَیَّ المُتَقرِّبونَ بمِثلِ البُکاءِ مِن خَشیَتی ، وما تَعَبَّدَ لی المُتَعبِّدونَ بمِثلِ الوَرَعِ مِن مَحارِمی ، ولا تَزَیَّنَ لی المُتَزیِّنونَ بمِثلِ الزُّهدِ فی الدنیا عمّا بهِمُ الغِنى عَنهُ . فقالَ موسى علیه‏السلام : یا أکرَمَ الأکرَمینَ ، فماذا أثَبتَهُم على ذلکَ ؟ فقالَ : یا موسى ، أمّا المُتَقرِّبُونَ إلیَّ بالبُکاءِ مِن‏خَشیَتی فَهُم فی الرَّفیقِ الأعلى لا یَشرَکُهُم فیهِ أحَدٌ؛

از نجواهاى خداوند متعال با موسى علیه‏السلام در کوه طور این بود : اى موسى ! به قوم خود برسان که تقرّب جویان ، با چیزى مانند گریستن از ترس من ، به من نزدیک نشدند و متعبدان به چیزى مانند پرهیز از حرامهاى من مرا عبادت نکردند و آراستگان ، به چیزى مانند بى‏اعتنایى به چیزهایى از دنیا که بدان نیاز ندارند ، خویشتن را نیاراستند .
موسى عرض کرد: اى گرامیترین گرامیان! چه چیز آنان را در این راه ، استوار و ثابت قدم گرداند ؟ فرمود : اى موسى ! امّا آنان که با گریستن از ترس من جویاى تقرّب به من هستند ، در اعلى علیّین‏اند و هیچ کس در این (مرتبه) با آنان شریک نیست .

(ثواب الأعمال، ج1، ص 205 - منتخب میزان الحکمة،ص 464)

 


امام على علیه السلام:

بُکاءُ العُیونِ وخَشْیَةُ القلوبِ مِن رَحْمَةِ اللّه تعالى ذِکرُهُ ، فإذا وَجَدتُموها فاغتَنِموا الدُّعاءَ؛

گریه چشمها و ترس دلها نشانه رحمت خداى بلندنام است . هرگاه این دو را در خود یافتید دعا کردن را غنیمت شمرید .


امام سجّاد علیه السلام:

ما مِن قَطرةٍ أحَبَّ إلى اللّه عز و جل مِن قَطْرَتَینِ : قَطرةُ دَمٍ فی سبیلِ اللّه ، وقَطرةُ دَمعَةٍ فی سَوادِ اللّیلِ ، لا یُریدُ بها عبدٌ إلاّ اللّه‏َ عز و جل؛

هیچ قطره‏اى نزد خدا محبوبتر از این دو قطره نیست : قطره خونى که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکى که براى خدا در دل شب فرو افتد .


امام صادق علیه‏السلام :

ما مِن شیءٍ إلاّ ولَهُ کَیْلٌ أو وَزنٌ إلاّ الدُّموعَ ، فإنّ القَطرةَ مِنها تُطْفِئُ بِحارا مِن نارٍ ، وإذا اغْرَوْرَقَتِ العَینُ بمائها لَم یَرْهَقْ وَجهَهُ قَتَرٌ ولا ذِلَّةٌ ، فإذا فاضَتْ حَرَّمَهُ اللّه‏ُ على النّارِ ، ولَو أنّ باکیا بکى فی اُمَّةٍ لَرُحِموا؛

هر چیزى پیمانه و وزنى دارد مگر اشکها؛ زیرا قطره‏اى اشک دریاهایى از آتش را فرو مى‏نشاند . و هرگاه چشم در اشک خود غرق شود ، گَرد هیچ فقر و ذلّتى بر چهره آن ننشیند . و هرگاه اشکها سرازیر شود خداوند آن چهره را بر آتش حرام گرداند . و اگر گرینده‏اى در میان امتى بگرید همه آن امّت مشمول رحمت مى‏شوند .


پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:

مِن عَلاماتِ الشَّقاءِ جُمودُ العَینِ؛

از نشانه‏هاى شقاوت و بدبختى خشکیدگى چشم است .


امام على علیه السلام:

العُبودیَّهُ خَمسَهُ أشیاءَ : خَلاءُ البَطنِ ، وَ قِراءةُ القرآنِ، وقِیامُ اللَّیلِ ، والتَّضَرُّعُ عِندَ الصُّبحِ ، والبُکاءُ مِن خَشیَةِ اللّه؛

بندگى در پنج چیز اســت : اندرون از طعام تهى داشتن ، قرآن خواندن ، شب را به عبادت گذراندن و هنگام صبح زارى کردن (به درگاه خداوند) و گریستن از ترس خدا .


امام على علیه السلام:

ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلاّ لقَسوةِ القلوبِ ، وما قَسَتِ القلوبُ إلاّ لِکَثْرةِ الذُّنوبِ؛

چشمها نخشکید مگر بر اثر سخت دلى و دلها سخت نشد مگر به سبب گناه زیاد.


امام صادق علیه السلام:

طَلَبتُ نُورَ القَلبِ فوَجَدتُهُ فی التَّفَکُّرِ والبُکاءِ ، وطَلَبتُ الجَوازَ علَى الصِّراطِ فوَجَدتُهُ فی الصَّدَقَةِ ، وطَلَبتُ نُورَ الوَجهِ فوَجَدتُهُ فی صَلاةِ اللَّیلِ؛

روشنایى دل را جوییدم و آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم و گذر از صراط را جوییدم و آن را در صدقه دادن یافتم و نورانیّت چهره را جوییدم و آن را در نماز شب یافتم .

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

  • اگر بطلبند یک طلبه

رابطه اشک و قلب

اگر بطلبند یک طلبه | يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۹ ب.ظ

همراز:

سلام...
من وقتی میرم مراسم دعا و تو اون مراسم مثلا میگن که تاکید شده که این قسمت دعا حتما قطره اشکی بریزید... حتی شده چشماتون نمناک بشه تا....
گاهی پیش میاد که من اصلا نمی تونم تو اون لحظه اشکی بریزم یا چشام نمناک بشه... مواقع تنهایی هنگام دعا راحت تر اشک میریزم تا موقع حضور در این مراسم...
میخام بدونم اون لحظه های ناب دعا توی مراسم (که همه بدون روضه هم  اشکشون جاری میشه) اگه کسی اشکش جاری نشه این حالتش ناشی از گناهانش هست و تیره شدن قلبش؟

پاسخ:

سلام به شما و همه همرازان محترم
ضمن عرض تبریک حلول ماه پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم)، ماه  شعبان المعظم و اعیاد شعبانیه این که در مورد برخی از ادعیه یا اعمال، شروط یا حالات خاصی توصیه شده به خاطر اجر کامل بردن و نهایت بهره مندی از فیض آن عمل یا دعا هست. در مورد سوالتون باید عرض کنم، خیر. الزاما اشک نریختن نشانه قساوت قلب نیست هر چند یکی از نشانه های آن پایان نعمت اشک است. گناه (و حتی مکروهات به شکل خفیف) موجب می شود تا قلب انسان (منظور روح جان آدمی است نه واحد پمپاژ خون در بدن) از لطافت و سبکی و نشاط معنوی اش به مرور کم شده و به سمت سختی و قساوت میل کند.
     برای نعمت اشک به قرینه مطالب فوق بایستی یک روح زقیق و قلب لطیف فراهم کرد در یک کلام ساده با انجام واجبات و ترک محرمات (و در پله بالاتر رعایت مستحبات و مکروهات، البته برای کسی که رعایت آن ها او را از واجباتش عقب نیندازد) ایمان در دل انسان مسلمان رسوخ می کند و با استمرار تقوای الهی درجه ایمان رفته رفته بالاتر می رود تا جایی که یکی از نشانه های ایمان گریه بر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شمرده شده است.
      برای راه کار عملی علاوه بر انجام واجبات و ترک محرکات اگر گریه یا قطره اشک یا حتی جمع شدن اشک در چشم حاصل نشد، توصیه اهلبیت علیهم السلام به تباکی است که گاهی اجر نظیر اجر گریه کنندگان را دارد. تباکی یعنی تظاهر به بکاء یعنی سر را پایین انداختن و دست را برپیشانی نهادن مانند عزادارن در حال گریه. که خود حاوی نکات عمیقی است مثل این که برای رسیدن به اصل و مغز و باطن هر چیز(گریه و رقت قلب) باید از ظاهر آن(یعنی تباکی) چیز عبور کرد. پس به عنوان مثال برای عمل به قرآن و رسیدن به باطن آن باید از تلاوت و قرائت ظاهری آن عبور کرد...
     یک نکته محضر شما و دیگر عزیزان هم سن و سال عرض کنم که یک یکی از عوامل تخدیر و سستی قلب گوش دادن به موسیقی است حتی موسیقی هایی که حزین بوده و با آن اشک انسان جاری شود چون عامل اشک در این مواقع تحریک سیستم عصبی است از طریق قوه شنوایی و این باعث عدم خلوص اشک می شود بخلاف گریه ی معرفتی که از قلب انسان سرچشمه گرفته و از آن می جوشد... در روایت آمده که علامتی برای ایمان بالا گفته اند که اگر نام «حسین» علیه السلام را برای مومنی ببرند قلبش می شکند و ناخودآگاه اشکش جاری می شود...
اللهم ارزقناه...
گریه کنندگان بر اباعبدالله الحسین علیه السلام خوب می دانند...

     به همین مناسبت یک مجموعه حدیث با موضوع گریه و اشک بر امام حسین علیه السلام إن شاء الله قرار خواهیم داد...

  • اگر بطلبند یک طلبه

بهار فاطمه ای (سلام الله علیها)

اگر بطلبند یک طلبه | سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۱۹ ق.ظ

سادات از قم:

امروز که رفته بودم بیرون برای کاری که مربوط به آمادگی برای عید بود یهو توی خیابون صفائیه قم مقابل حسینیه شهدا چشمم به بنری خورد با تیتر چهل روز عزاداری ایام فاطمیه یه دفعه دلم شکست و خجالت کشیدم و شدیدا غبطه خوردم به حال آنانی که این مجلس را برپاکردن و آنهایی که توفیق تشرف به مجلس حضرت مادر رزقشون میشه.آخ از تقارن بهار با یاد و ذکر مادر دلم آرام میشود ولی از فکر غفلت و فراموشی و ادا نشدن حق اقامه و بزرگداشت عزای بی بی س نگرانم خیلی هم نگرانم خدایا حق اول حامی ولایت حداقل این است که چهل شب و روز سیاه پوش و داغدارش باشیم ولی این دنیا هروقت با یک بهانه ما را از خوبیها عقب میراند اوضاع بازار مملکت شیعه در این روزها که نیازی به شرح و توصیف ندارد همه خبر داریم که چه غوغا و هیاهویی است از شور و نشاط خرید نوروز و دامن زدن غیر مستقیم به سنت تفاخر .مادرجان به رسم همه مادرها که تو در عطوفت و بخشش سرآمد همه ی انها هستی این بار هم پیشاپیش ما را ببخش ما در آستان کریمانه ات جز درخواست عفو از... هیچ نداریم این بار هم بحق فرزند عزیزت مهدی عج ببخشمان ما به عطا وفضل زهراییت بیش از همیشه محتاجیم.حالا بخودمون یواشکی میگم بیایید مواظب زخم دل آقا باشیم به عنوان جوانان تنها کشور شیعه دنیا.نکند مصداق آنانی باشیم که مورد خطاب آقاست که :بارها دیدم که در هر انجمن مست اغیار منی غافل ز من ...

  • اگر بطلبند یک طلبه